زبانحال حضرت رباب سلام الله علیها در شهادت علی اصغر
بیدست کـاری از عـمویت برنیامد با مشک راهی شد ولی دیگر نیامد خیلی دعـا کردم مگـر باران بگیرد خـیـلی دعـا کردم عـلی آخـر نیـامد ناخـن کـشیدی بیقـرار شیـر بودی جز خـون ولی از سینه مـادر نیامد در حیـرت از اینم چرا وقت تلـظی صبـر خـدا از دیـدن تو سـر نیـامـد تیر سه شعبه نقشههایی در سرش داشت اصلا به قـصد و نیّـت حنجـر نیامد دادم که سیـرابت کـند برگـردی اما از تو بـرایم غـیر مشـتی پـر نیـامد بابا تمام سعی خود را کرد افسوس جسمت به شکل سابق خود در نیامد دیدم که وقت دفن پلکـت بـاز مانده از این بـلایی بر سـرم بـدتـر نـیامد تویک تنه پرچم بدوش عشق بودی کـاری که از تو آمد از لشگـر نیامد |